شاید بشود به دو دوره این تحولات را تقسیم کرد؛ دوره اول دورهای است که ایرانیها شاهد شبکههای فارسیزبان خاصی نبودند و بیشتر به تماشای شبکههای ترک و عرب مینشستند؛ شبکههای فارسیزبانی که آن اوایل وجود داشت نه از نظر محتوا راضیکننده بود و نه تعداد قابلتوجهی داشت، به همین دلیل ایرانیها به دیدن شبکههایی که زبانشان را نمیفهمیدند اکتفا میکردند.
در آن زمان، اکثر خانوادهها برای استفاده از شبکههای ماهوارهای محدودیت قائل بودند و برای مثال، به فرزندانشان اجازه استفاده نمیدادند یا محدودیت استفاده زمانی هم برای خود و هم سایر اعضای خانواده ایجاد میکردند.
داشتن ماهواره کمکم همهگیر شد و البته بگیر و ببندها و ممنوعیتها هم در کنجکاوی و علاقه مردم به این پدیده نوظهور بیتأثیر نبود. هرچه بیشتر از مضرات ماهواره و برنامههایش گفته میشد، افراد بیشتری تمایل پیدا میکردند ببینند آن طرف آب چه خبر است!
کمکم بر تعداد شبکههای فارسیزبان افزوده شد و این شبکهها صرفاً برای مخاطب فارسیزبان ایجاد شده و گسترش یافتند. این شبکههای فارسیزبان علاوه بر توسعه کمی، از نظر کیفیت هم بالا رفتند و با علم و شناخت کامل از مخاطبشان، توانستند هرچه بیشتر در دل خانوادهها جاباز کنند.
شاید به درستی نتوان آمار روشنی از تعداد شبکههایی که ایرانیها مخاطب آن هستند بهدستآورد اما به لحاظ فنی در جهان بیش از 203 ماهواره تلویزیونی فعال است و این تعداد ماهواره، با گیرندهها و دیشهای معمولی، امکان دریافت 1700 تا 2000 کانال ماهوارهای را در ایران فراهم میکنند. در این بین نزدیک به 250 کانال مخاطب خاصشان کودک و نوجوان است، نزدیک به 100 شبکه به مد و لباس اختصاص دارد و تعداد قابلتوجهی از صبح تا شب و پشتسر هم فیلم و سریال پخش میکنند. از بین این شبکهها بیش از 40 شبکه فارسیزبان فعال هستند که مخاطبشان فقط و فقط فارسیزبانان هستند.
مخاطبان فعلی ماهواره با گذشته فرق کردهاند. سطح سواد و سلیقه متفاوت شده و خیلی از شبکهها هم هستند که با دانستن علم مخاطبشناسی، جایگاه خودشان را قرص کردهاند و پای ثابت اوقات بیکاری، تنهایی و فراغت مخاطبانشان شدهاند.
چرا ماهواره میبینید؟
یکی از خصلت های ذاتی انسان تنوعطلبی و کنجکاویاش در دانستن و دیدن است. «در شبکههای بیگانه به دلیل رعایت نشدن برخی حریمها و خط قرمزها صحنههایی نمایش داده میشود که انسان با خاصیت ذاتی کنجکاو بودن و تنوعطلببودن را به خودش جذب میکند. وقتی یک جامعه خوراک فکری و فرهنگی نداشته باشد و دغدغههایش هدفمند نباشند، به راحتی سراغ ارضای تمایلات تنوعطلبی رفته و ایجاد ممنوعیتهای بیرونی هم برایش بیتأثیر است.»
استفاده از شبکههای ماهوارهای در برخی خانوادهها و فرهنگها آنقدر رایج شده و این پدیده به گوشت و پوستشان نفوذ کرده که حتی تصورش را هم نمیکنند که یک روز نباشد.
وقتی عادت کرده باشی با کنترل تلویزیونت صدها شبکه را بالا و پایین کنی، سخت است تحمل کردن تلویزیونی که 20-10شبکه دارد و آن هم اکثر اوقات سریالها و فیلمهای تکراری پخش میکند.
هستند کسانی هم که به دیدن ماهواره عادت کردهاند و نه فقط به این خاطر که تلویزیون داخلی برنامه خوب ندارد و برایشان جذاب نیست بلکه به خاطر عادتی که کردهاند مینشینند پای ماهواره.
شبکههای ماهوارهای و تغییر در سبک زندگی
شبکههای ماهوارهای علاوه بر سرگرم کردن مردم، در تغییر سبک زندگی آنها نیز بیتأثیر نبودهاند. در هر حال هر رسانهای رسالت رساندن پیامی را دارد که گاهی این پیام را نمیتوان مجزا از اهداف فرهنگی و سیاسی منتشرکنندگانش دانست.
جدا از بحث درباره شبکههایی که اهداف خاص را برای مخاطبان خاص دنبال میکنند، شبکههایی هم هستند که برای فرهنگ خودشان برنامه میسازند و تفاوت فرهنگها و ناهمخوانی آنها با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما باعث بروز مشکلاتی میشود. وقتی هر روز با الگوهای خاصی از قبیل الگوی خوردن، پوشیدن، دکوراسیون منزل، لباس و آرایش و حتی رفتار و منش مواجه میشویم که پیش از آن در فرهنگمان نبوده، ناخودآگاه و به مرور زمان تأثیرات آن را در سبک زندگیمان مشاهده میکنیم.
در حال حاضر تأثیر مستقیم ماهواره بر شیوه رفتار اجتماعی، طرز پوشش، سلیقه، همسرداری، تعامل با دوستان و تربیت فرزندان کاملاً مشهود است. ترویج خشونت، افزایش بیبند وباری و کم شدن حیا، سست شدن بنیاد و افزایش اختلافات خانوادگی، مصرفزدگی و علاقه به تجمل و اعتیاد به این شبکهها از عوارض دیگری است که اندرمضرات شبکههای ماهوارهای ذکر میشود اما چیزی که برای همگان واضح است این است که آفند با هر وسیلهای که صورت بگیرد، پدافند آن هم باید از همان جنس باشد و بهتر است فعالان و برنامهریزان سیاسی و فرهنگی، با شناختن جنس و هدف رسانه، از همین وسیله قدرتمند به نفع خود استفاده کنند تا این تهدید برایشان به فرصت تبدیل شود.
نظرات شما عزیزان: